تلنگر

داستانهای کوتاه و آموزنده

تلنگر

داستانهای کوتاه و آموزنده

تلنگر

بیاد برادر عزیزم شهید محمدمسعود مسئله گو، و همه ی بچه های هم رزمش؛ با تقدیم احترام، داستانهای کوتاه و آموزنده ای که تا کنون نوشته ام را هدیه می‌کنم. بیائیم شهدایمان را یاد کنیم با ذکر یک صلوات

طبقه بندی موضوعی

غریبی امام زمان (عج) 1

سه شنبه, ۴ آذر ۱۳۹۳، ۰۷:۱۸ ق.ظ

 فرض کن، حضرت مهدی به تو ظاهر گردد

ظاهرت هست چنانی که خجالت نکشی





خانه ات لایق او هست که مهمان گردد؟
لقمه ات در خور او هست که نزدش ببری؟


پول بی شبهه و سالم ز همه دارائیت
داری آنقدر که یک هدیه برایش بخری؟





هیچ گه داشته ای بهر ظهور حضرت
ناله نیمه شب و ذکر دعای سحری؟





واقفی از عمل خویش تو بیش از دگران
می توان گفت تو را شیعه اثنی عشری ؟


******

یا بهتر است بگوئیم "می شود گفت به ما شیعه ی اثنا عشری؟"



 


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۹/۰۴
محمدسعید مسئله گو

نظرات  (۱)

سلام
اجرت با خدا
ممنون از شعر زیباتون

در پناه حق
پاسخ:
سلام دوست عزیز
ممنونم از محبت تون
شما هم دعا کنین، نکنه خدا نکرده فقط شنونده خوبی باشیم و... بخاطر خوب گوش کردن از عمل غافل بشیم

ارادتمند شما سعید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی