شعر: امام زمان (عج)
دوشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۴، ۰۹:۵۰ ق.ظ
مهدی ام من که مرا گرمی بازاری نیست |
بهتر از یوسف ام و هیچ خریداری نیست |
همه گویند که در حسرت دیدار من اند |
لیک در گفته ی این طائفه کرداری نیست |
ای که دائم به دعای که ببینی رخ من |
تا که خالص نشوی با تو مرا کاری نیست |
دیدن روی تو ای دوست نه سهل است و نه سخت |
لیک در بین شما محرم اسراری نیست |
غیبت و تهمت و فحشا و دروغ و نیرنگ |
همه جا خیمه زده هیچ جلوداری نیست |
شاعران جمله به توصیف در و دیوارند |
دل من درد که مداح سزاواری نیست |
گر چه در جمع همه مدعی و منتظرند |
لیک تنها به زبان باشد و رفتاری نیست |
هر که خواهد که بیاید به در خانه ی ما |
درب ها باز ولی جای ریا کاری نیست |
۹۴/۰۴/۰۸