تلنگر

داستانهای کوتاه و آموزنده

تلنگر

داستانهای کوتاه و آموزنده

تلنگر

بیاد برادر عزیزم شهید محمدمسعود مسئله گو، و همه ی بچه های هم رزمش؛ با تقدیم احترام، داستانهای کوتاه و آموزنده ای که تا کنون نوشته ام را هدیه می‌کنم. بیائیم شهدایمان را یاد کنیم با ذکر یک صلوات

طبقه بندی موضوعی

شعر: امام زمان (عج)

دوشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۴، ۰۹:۵۰ ق.ظ

مهدی ام من که مرا گرمی بازاری نیست
بهتر از یوسف ام و هیچ خریداری نیست

همه گویند که در حسرت دیدار من اند
لیک در گفته ی این طائفه کرداری نیست

ای که دائم به دعای که ببینی رخ من
تا که خالص نشوی با تو مرا کاری نیست

دیدن روی تو ای دوست نه سهل است و نه سخت
لیک در بین شما محرم اسراری نیست

غیبت و تهمت و فحشا و دروغ و نیرنگ
همه جا خیمه زده هیچ جلوداری نیست

شاعران جمله به توصیف در و دیوارند
دل من درد که مداح سزاواری نیست

گر چه در جمع همه مدعی و منتظرند
لیک تنها به زبان باشد و رفتاری نیست

هر که خواهد که بیاید به در خانه ی ما
درب ها باز ولی جای ریا کاری نیست
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۰۸
محمدسعید مسئله گو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی