تلنگر

داستانهای کوتاه و آموزنده

تلنگر

داستانهای کوتاه و آموزنده

تلنگر

بیاد برادر عزیزم شهید محمدمسعود مسئله گو، و همه ی بچه های هم رزمش؛ با تقدیم احترام، داستانهای کوتاه و آموزنده ای که تا کنون نوشته ام را هدیه می‌کنم. بیائیم شهدایمان را یاد کنیم با ذکر یک صلوات

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب در فروردين ۱۳۹۴ ثبت شده است

إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَٰئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ ۗ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا    فرقان 70

واجبات یا فوری هستند و یا غیر فوری. فوری مانند جهاد و غیر فوری مانند نماز

از جهتی دیگر واجبات یا عینی هستند و یا کفایی یعنی یا بر تمام افراد مسلمان واجب است یا نه همین که به حد کفایت رسید تکلیف از دیگران ساقط می شود.

توبه کردن هم واجب فوری هست و هم واجب عینی یعنی بر تمام افراد واجب است که سریعا توبه کنند.

تعریف توبه

توبه به لحاظ لفظی یعنی بازگشت از گناه و به لحاظ اصطلاحی یعنی بازگشت از گناه در صورتی که اولا: اختیاری باشد دوما: فقط برای خدا باشد نه مثلا برای ترس از بیماری

مراحل توبه:

1.    بازگشت از کفر به ایمان(که ما مشکلی نداریم و مسلمانیم)

2.    بازگشت از ایمان تقلیدی به ایمان تحقیقی

3.    بازگشت از گناهان کبیره

4.    بازگشت از گناهان صغیره

5.    بازگشت از فکر گناه

انواع توبه کنندگان

1.    کسانیکه توبه می کنند اما بزودی پیمان می شکنند و از این بابت ناراحت هم نیستند. این گروه در واقع اصلا توبه نکرده اند چون اگر تصمیم واقعی باشد. اگر قلبی باشد. اگر همراه اراده محکم باشد زمان پیمان شکنی انسان باید ناراحت باشد و احساس شکست خوردگی کند. احساس تاسف کند.رفتار این گروه بسیار بسیار پر خطر است چرا که هر لحظه مرگ در کمین است در حالیکه آنها با غفلت فرصت ها را از دست داده و راه بازگشت را سخت تر و سخت تر می کنند.

2.    کسانیکه توبه می کنند اما بزودی پیمان می شکنند ولی از این بابت ناراحت و خجالت زده هستند. این گروه از گروه اول موقعیت بهتری دارند چون این احساس خجالت و سرافکندگی باعث می شود که دوباره سریعا توبه کنند. اما قطعا کافی نیست و احساس خطر همچنان وجود دارد به این دلیل که مرگ در کمین است و زمانش اصلا مشخص نیست.

3.    کسانیکه توبه می کنند و به برکت توبه ای که کرده اند گناهان کبیره انجام نمی دهند. اما گاها نفس اماره پیروز شده و مرتکب گناهان صغیره می شوند. اما سریعا توبه کرده و باز می گردند. این گروه از موقعیت خوبی برخوردارند. چرا که یا گناه نمی کنند و یا اگر مرتکب می شوند اولا گناه صغیره است و در ثانی بدون وقفه بلافاصله توبه می کنند. تقریبا می توان گفت همیشه پاک هستند

4.    کسانیکه با اراده آهنین و محکم توبه می کنند توبه ای نصوح، خالص و بدون بازگشت. کسانیکه حتی از فکر گناه هم دوری می کنند.

آنچه برای توبه کردن لازم است

شناخت واجب، مستحب، مباح، مکروه و حرام یعنی شناخت وظیفه و تکلیف مان

پشیمانی واقعی یعنی بیرون کردن محبت گناه از حریم دل

جبران کردن حق الله، حق النفس(حق نفس آن است که آنرا در راه خدا و طاعت او بکار گیریم) و حق الناس

پاداش توبه کنندگان

در اصل می تواند عمل واجب پاداش نداشته باشد. همانطور که ما به پلیس در حال انجام وظیفه در سر چهارراه پاداش نمی دهیم و ادعا می کنیم دارد وظیفه اش را انجام می دهد و حقوق می گیرد. ما از نعمتهای خداوند بهره می گیریم و وظیفه مان اطاعت است و تمام.

اما خداوند بخشنده و مهربان که قادر به همه چیز است برای این عمل واجب یعنی توبه کردن پاداش قرار داده است و آن آمرزش همه ی گناهان گذشته است. عجب پاداش با ارزشی خداوند در نظر گرفته اما خداوند منان جدای از این پاداش (به تعبیر من) یک کادوی خاصی را هم برای توبه کنندگان در نظر گرفته است که بسیار عجیب است و آن تبدیل کردن گناهان گذشته به حسنات است آیه ای که در ابتدا آمد(فرقان 70)

توجه بفرمائید:

اگر ما به خداوند نعوذا بالله اعتراض کنیم که خداوندا تو گفته ای که انسان ضعیف خلق شده. ما نفس اماره داریم. شیطان قسم خورده که ما را فریب بدهد. چگونه انتظار می رود که گناه نکرده و به بهشت برویم. جواب یک کلمه است "مگر باب توبه باز نبود". لذا برای گناهان در آخرت هیچ عذری پذریرفته نخواهد بود

یک پیشنهاد

ما می توانیم برای هر گناه یک مجازات سازنده(مانند یک روز روزه گرفتن) و برای هر بار دوری از گناه یک هدیه ای سازنده در نظر بگیریم

خدایا دلی دارم هوایی و هرجایی خودت آنرا بگیر و یک دل خدایی به من عنایت کن

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۴ ، ۰۹:۰۳
محمدسعید مسئله گو

عن الصادق علیه السّلام و ان من اکبر السحر النمیمه یفرق بها بین المتحابین و یجلب العداوة على المتصافیین و یسفک بها الدماء و یهدم بها الدور و یکشف بها الستور و النمام شر من وطئ الارض. . . احتجاج ج ٢ ص ٨٢.

ما شاهدیم که دانش بشری رشد کرده و دانشگاه ها با دانشکده های متعدد، با رشته های فراوان تاسیس شده اند مانند: دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی

در این دانشکده دو درس تدریس می شود یکی با عنوان پرورش زنبور عسل و دیگری درس سم شناسی. یکی برای پرورش حشره و دیگری برای از بین بردن حشره.اجازه میخواهم عرایض ام را با این سوال آغاز کنم که چرا ما می خواهیم حشره ای مانند زنبور عسل را پرورش داده و حشره ای مثلا مانند سوسک را ازبین ببریم؟ راز کجاست؟ ممکن است در یک باغ و هم زمان هردو با هم به دنیا آمده و با هم، هم از دنیا هم بروند. دلیل چیست؟ تفاوت این دو کجاست؟

توضیح اینکه:

1.    حشره ای مانند سوسک در باغی که زندگی می کند دائم نگاهش و توجهش به زباله هاست و لذا

2.    نهایتا با زباله ها همنشین می شود

3.    براثر این همنشینی خودش آلوده شده و

4.    در نتیجه می شود ناقل بیماری. سپس سلامت ما را تحدید می کند و ما در صدد کشتم آن هستیم.

اما زنبور عسل بر خلاف سوسک در باغی که زندگی می کند

1.    نگاهش به سوی گل هاست و لذا

2.    نهایتا با گل ها همنشین شده و

3.    خودش پاکیزه

4.    و نتیجه اش عسل می شود. چیزی که اولا: خوشمزه، دوما: مغذی و سوما: شفا بخش می باشد و ما تلاش می کنیم او را پرورش دهیم.

این توجه به گل ها ادامه پیدا می کند تا جائیکه اگر تمام عالم بگویند زنبور عسل کثیف است هیچ کس باور نمی کند و برعکس.

ما انسانها کامل نیستیم

پس می توانیم در تعاملاتمان با افراد جامعه اطراف مان به خوبیها و یا برعکس به بدیها نگاه کرده و بر روی آنها متمرکز شویم.

من عیب جویی وسخن چینی را اینگونه تعریف می کنم توجه بفرمائید:

1.    نگاه کردن به نقاظ ضعف و بدی های دیگران

2.    بایگانی کردن آنها در ذهن و همنشینی فکری با آنهابرای مدت طولانی

3.    کثیف شدن و متافن شدن وجود خودمان

4.    و نهایتا آلوده کردن دیگران

همه ی ما تجربه کرده ایم که همنشینی با بعضی ها چقدرباعث احساس آرامش ما می شود و برعکس مثلا تا شخصی وارد جمعی می شود همه با گلایه می گویند باز فلانی آمد. دیگر چیزی نگوئید. چون او به همه می گوید و...

عوامل روی آوردن به سخن چینی:

تصور کنید دونفر با هم مسابقه دومیدانی می دهند. یکی جلو و دیگری عقب است. برای اینکه نفر عقبی بخواهد اول بشود دو راه دارد

1.    بیشتر تلاش کند ( که بسیار پسندیده و هنر مردان و تلاش صادقانه است)

2.    کاری کند که نفر جلو نتواند با تمام سرعتش حرکت کند(که تلاش کاملا منفی، ذلیلانه و نا جوانمردانه است)

کسی که به سخن چینی و عیب جویی روی می آورد در حقیقت

1.    احساس عقب ماندن را می کند. احساس حقارت و خود کم بینی می کند. خودش را عقب تر از دیگران می بیند.

2.    احساس ضعف برای جبران عقب ماندگی خودش می کند. ضعف در اراده و عمل را در خودش می بیند یعنی می پذید  که نمی تواند خودش را به او برساند

3.    تلاش منفی و ذلیلانه را در پیش گرفته و به عیب جویی و سخن چینی روی می آورد تا بدین وسیله به دیگران بگوید فکر نکنید که فلانی از من جلوتر است خیر او این مشکلات و معایب را دارد. و تصور می کند که با این کار او را کوچک کرده و بی خبر از اینکه کاملا داستان برعکس است.

عوامل دیگری هم هستند مانند:

4.    منافق بودن(که به نوعی ریشه در ضعیف بودن دارد)

5.    دشمن بودن(اما نه دشمنی مردانه بلکه ذلیلانه)

6.    پر گویی و هرزه گویی(که ریشه در سبک عقلی دارد)

آثار دنیوی سخن چینی و عیب جویی کردن

1.    منفور بودن نزد مردم(هر که عیب دگران پیش تو آورد و شمرد   بی گمان عیب تو نزد دگران خواهد برد) و لذا تنها ماندن یعنی دوست واقعی نداشتن از اولین پیامد های آن خواهد بود.

2.    عدم آرامش(چاه کن همیشه خودش ته چاه است) آیا میتوان تصور کرد در یک میدان جنگ هیچ کس آرامش نداشته باشد اما کسی که در وسط میدان جنگ هست آرامش داشته باشد؟

3.    مشکل بودن راه بازگشت و توبه چون چنین شخصی مانند بیماری است که نه تنها از بیماریش احساس درد نمی کند(تا به فکر درمان باشد) بلکه از بیماریی که دارد احساس لذت هم دارد  و احساس می کند که با این روش عقب بودن خود را جبران کرده است.

آثار اخروی

1.    منفور بودن نزد خدا چون دقیقا کاری را می کند که خداوند نمی کند(خداوند ستار العیوب است). این گناه دربر دارنده سایر گناهان دیگر مانند: دروغ، غیبت ، تهمت، خیانت در امانت(با فاش کردن رازهای دیگران) است

2.    دوری از رحمت خداوند

3.    عذاب شدید مانند: فشار قبر

حدیثی که در ابتدا آمد: بدرستی که بزرگترین جادوگر سخن چین است. به وسیله آن بین دوستان جدایی انداخته، بین کسانیکه با هم یک رنگ بودند،  دشمنی را جایگزین می کند.  و خون ها ریخته می شود به وسیله آن، و خانه ها ویران می شود، و پرده ها دریده می شوند، سخن چین بدترین کسی است که روی زمین راه می رود.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۹۴ ، ۰۹:۵۹
محمدسعید مسئله گو