شعر: حضرت زینب
دوشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۱۹ ق.ظ
ای کربلا کو دلبر و دلدار زینب |
ای
نینوا کو قافله سالار زینب |
از چشم من می ریزد اشک دانه دانه |
از یوسفم یک پیروهن دارم نشانه |
اینجا تمام عشق را در خون کشیدند |
اینجا تمام لاله ها را تشنه چیدند |
غسل زیارت کرده ام با اشک دیده |
تا که زنم بوسه به رگهای بریده |
دیدم که چشم کودکانت خون فشان بود |
دیدم لب تو بوسه گاه خیزران بود |
تا جان به لب باشد مرا تا زنده هستم |
از این امانت داریم شرمنده هستم حسین جان تمام امانتی هاتو سالم آوردم اما یک دختر سه ساله، تو خرابه ی شام... |
۹۴/۰۴/۰۸