تلنگر

داستانهای کوتاه و آموزنده

تلنگر

داستانهای کوتاه و آموزنده

تلنگر

بیاد برادر عزیزم شهید محمدمسعود مسئله گو، و همه ی بچه های هم رزمش؛ با تقدیم احترام، داستانهای کوتاه و آموزنده ای که تا کنون نوشته ام را هدیه می‌کنم. بیائیم شهدایمان را یاد کنیم با ذکر یک صلوات

طبقه بندی موضوعی

بسم الله الرحمن الرحیم

تبریک عرض می کنم عید سعید فطر را و امیدوارم به برکت درک این ماه شریف، درک شبهای بارزش قدر و استفاده از فیوضات این ماه مورد بخشش و رحمت خداوند قرار گرفته و انشالله پاک وارد ماه شوال شده باشیم.

حال باید ببینیم چگونه می توانیم خودمان را رمضانی نگهداریم؟ چگونه میتوانیم دریافتی هایمان را حفظ کنیم؟ تا انشالله عاقبت به خیر شویم.

اگر یکی از دغدغه های ما پاک شدن است، قطعا دغدغه ی بزرگتر از آن پاک باقی ماندن است.

اولین گام: برای شکست دادن دشمن قسم خورده ی بسیار قدرتمند و با تجربه مان یعنی شیطان استعانت از خداوند رحمان لازم است.

باید برای مبارزه با شیطان از خداوند کمک خواست. با ذکر یاد خدا، با توسل به خدا، با توسل به معصومین بویزه امام حاضرمان حضرت ولی عصر ارواحنا فداه

و به این طریق راه پیشگیری از گناه را با حذف فکر گناه داشته باشیم.

روانشناس هندی به نام پرموداباتربیانی دارد با این مضمون که بزرگترین آتش های جهان را می توان با یک فنجان آب خاموش کرد. فقط کافی است زمان را دریابیم و آن زمان شروع جرقه ی آتش است.

آری ما باید بتوانیم با یاد خدا از ابتدا مانع شعله ور شدن آتش گناه شویم. و قبل از اینکه به سراسر زندگیمان سرایت کند او را مهار کنیم.

اما آیا فقط توسل کافی است؟

دومین گام: باید بتوانیم فضای ماه شوال و سایر ایام سال را رمضانی نگه داریم.

اگر در ماه مبارک رمضان سحر خیزی بود، اگرنماز صبح مان اول وقت و یا بصورت جماعت بود، اگر تلاوت قرآن در برنامه های روزانه مان قرار داشت، اگر مراقبت ها در ماه رمضان بیشتر بود و خلاصه اگر همنشینی مان با نیکان بیشتر بود و...باید این روند ادامه داشته باشد و اینگونه نباشد که با اتمام ماه مبارک رمضان پرونده ی ماه مختومه اعلام و دنبال زندگی قبل خودمان باشیم.

سومین گام: باید زمینه های گناه را از بین ببریم.

این در واقع مکمل گام دوم است. یعنی همانطور که برای رشد دانه گیاه لازم است آبیاری شود باید افت زدایی هم بشود تا زمینه رشد فراهم گردد.

باید با شناسایی زمینه های گناه مجدانه در فکر حذف آنها باشیم. اگر ماهواره است، اگر کامپیوتر و اینترنت هست، اگر دوستان خاصی هستند، اگر مجالس خاصی هست، اگر همسایه مان یا نوع تفریح مان هست، اگر رشته ی تحصیلی مان و یا  شغل یا شهر زندگیمان هست و... باید در تلاش تغییر آنها بود.

ما در سرگذشت بزرگان بسیار بسیار داریم که برای حفظ دین خودشان مهاجرت می کردند.

بی رنج گنج میسر نمی شود     مزد آن گرفت که جان برادر که کار کرد.

به عنوان گام بعد: باید بتوانیم ظرفیت های روحی خودمان را بالا ببریم

ظرفیت های جسمی ما رشد پیدا می کند مثلا اول با یک شیشه شیر بعد با یک تخم مرغ و الان فقط با یک پرس کامل غذا سیر می شویم.

قبلا نمی توانستیم پشه را از خودمان دور کنیم  ولی بعدا در کار خانه هم کمک میکردیم و الان مدیریت یک زندگی را عهده دار هستیم.

قبلا بخاطر یک آمپول ساعت ها گریه می کردیم ولی بعدا کمی آسیب می دیدیم تحمل میکردیم و می گفتیم ما مرد شده ایم و الان ممکن هست تا صبح درد را تحمل کنیم ولی کسی را از خواب بیدار نکنیم

به همین صورت باید بتوانیم آستانه تحمل سختی ها را در خودمان البته برای رضای خدا، بالا ببریم. باید بتوانیم برای رضای خدا مقاومت کنیم، صبر کنیم و تلاش کنیم.

کربلا در یک نگاه دوری از وطن بود، سختی بود، تشنگی بود، خون و شهادت عزیزان بود، آتش زدن خیمه ها بود، اسارت بود، دق کردن دختر سه ساله امام حسین بود، سرهای شهدا بر روی نیزه ها بود.

چه چیزی باعث شد ارزشمند بشود چه چیزی باعث شد نام زینب کبری همیشه کنار نام امام حسین بیاید. قطعا چیزی نبود جز تحمل سختی ها برای رضای خدا. چگونه این اتفاق افتاد؟ بدیهی است آنها قبلا توانسته بودند استانه تحمل سختی ها برای رضای خدا را در خودشان تقویت کنند. این بود که باعث شد در تاریخ بشریت الگوی نیکان و صالحان بشوند.

سوال: اگر ما با امام حسین(ع) بودیم البته با شرایط فعلی که ما داریم آیا تمام این سختی ها را تحمل میکردیم؟ آیا اعتراض نمی کردیم که مثلا آقا جان این چه زندگی هست که برای ما درست کرده ای

زمانیکه ما دنیا طلب و دنیا پرست شده ایم، زمانیکه ما با کمتر شدن  تجملاتمان شکایت هایمان شروع می شود. ناشکری هایمان شروع می شود. زمانیکه هدفمان کسب آسایش و آرامش هستیم. و خلاصه زمانیکه تعریف مان از خوشبخت این است که راحت باشیم، آرامش داشته باشیم، استرس نداشته باشیم، ثروت داشته باشیم و تن مان سالم باشد و کاری به اعتقادات مان نداشته باشیم. آیا می توانیم امید داشته باشیم که آستانه تحمل سختی ها برای رضای خدا در ما تقویت شده باشد.

کربلایی شدن و عافیت طلبی مگر با هم جمع می شود.

زمان جنگ تحمیلی رزمندگان احتمال شهادت، اسارت و شکنجه، مجروح شدن و شیمیایی شدن و احتمال مفقودالاثر شدن را می دادند. سختی های جبهه را هم می دیدند ولی برای رضای خدا می رفتند. خانواده ها هم برای رضای خدا راضی می شدند چرا که آستانه تحمل سختی ها بالا بود.

یکی درد و یکی درمان پسندد               یکی وصل و یکی هجران پسندد

من از درمان و درد و وصل و هجران      پسندم آنچه را جانان پسندد

گام دیگر نگاه کردن به سرگذشت بزرگان است

با مطالعه سرگذشت امامان و معصومین و پیامبران و بزرگان دینی خواهیم دید که یکی از رازهای موفقیت آنها تحمل زیاد سختی ها برای رضای خدا بوده است.

پیامبر اسلام برای ابلاغ رسالت. امام علی (ع) با چاه. حضرت زهرا(س) و طفل شش ماهه. امام حسن یکجور. امام حسین به شکلی دیگر. حضرت ایوب و صبری که در قرآن از آن یاد شده. حضرت ابراهیم و آتش نمرود و...تا زندگانی حضرت امام خمینی (ره)

کدامیک بدون امتحان سخت شدن و بدون استقامت برای خدا به جایی رسیدند

زندگی کدامیک از آنها با معیارهای خوشبختی که ما برای  خودمان تعریف می کنیم هماهنگ است. بقول شاعر که می گوید: چشم ها را باید شست   جور دیگر باید دید

گام بعد: پیدا کردن جانشین مناسب برای عادات های ناپسند قبل می باشد

با برنامه ریزی صحیح در زندگی، با تفریح های سالم با ورزش با مطالعه های مفید با شرکت در جلسات مذهبی با معاشرت و رفیق شدن با نیکان و...باید جای عادت های ناپسند قبل را پر کنیم

موارد دیگری هم یادآوری شده است مانند دائم الوضو بودن و یاد مرگ و... که البته به مهمترین آنها اشاره شد.

خدایا  توفیق رمضانی باقی ماند را به ما عنایت بفرماید. پروردگارا توفیق عاقبت به خیر شدن را نصیب و روزی همه ی ما بگردان به برکت صلوات بر محمد(ص) و آل محمد(ص).

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۰۲
محمدسعید مسئله گو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی