تلنگر

داستانهای کوتاه و آموزنده

تلنگر

داستانهای کوتاه و آموزنده

تلنگر

بیاد برادر عزیزم شهید محمدمسعود مسئله گو، و همه ی بچه های هم رزمش؛ با تقدیم احترام، داستانهای کوتاه و آموزنده ای که تا کنون نوشته ام را هدیه می‌کنم. بیائیم شهدایمان را یاد کنیم با ذکر یک صلوات

طبقه بندی موضوعی

متن سخنرانی در باره اخلاص در عمل

سه شنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۲۲ ب.ظ

قال مولانا علی بن ابی طالب(ع) : فی الاخلاص یکون الخلاص

تعریف اخلاص: پاکیزه کردن نیت و قصد است از غیر خدا

علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه فرمایشی دارند با این مضمون که می فرمایند: ما شنیده ایم دانشمندان به اکسیری دست پیدا کرده اند که اگر آن را به مس بزنند طلا می شود. میفرمایند ما نمیدانیم در واقع چنین اکسیری کشف شده است یا خیر اما من اکسیری را می شناسم که اگر آنرا به عمل بی ارزش بزنیم آن عمل با ارزش  می شود. اگر به عمل کمرنگ بزنیم پر رنگ می شود. اگر به کار بی بها بزنیم آن عمل آنقدر پر بهاء شده تا دستگیر دنیا و آخرتمان شود. و در ادامه میفرمایند آن اکسیر چیزی نیست جزء اخلاص در عمل.

و من عرض می کنم همانطور که بودن این اکسیر عمل کوچک را بزرگ می کند خدای ناکرده نبودن آن هم دنیاها عمل بظاهر خوب ما را از بین می برد.

داستان اجازه می خواهم بخشی از داستان حضرت یوسف را  بازگو کنم تا انشاءالله برسیم به نتیجه بحث. داستان را از آنجا دنبال می کنم که برای همه مردم یقین شد که قرار است هفت سال وفور نعمت باشد و هفت سال خشکسالی. لذا همه به فکر افتادند، همه گندم زیاد کاشتند، همه گندم های کاشته شده را درو کردند، همه گندم ها را ذخیره کردند تا اینکه رسیدند به آغاز هفت سال خشکسالی. در آن هنگام همه مطمئن به انبار گندم هایشان رجوع کردند. حضرت یوسف گندم ها را برداشته و استفاده می کرد. در همین زمان کاهنان معبد هم به انبار گندم هایشان رجوع کردند ولی در کمال تعجب دیدند همه ی گندم هایشان خراب شده است. وقتی علت را سوال می کنند می بینند بله، باید گندم ها را زمانیکه ذخیره می کردند با خوشه ذخیره می کردند و آنها از موضوع اطلاع نداشتند. و این باعث شده در ابتداء هفت سال خشکسالی دستشان خالی بماند.

فرض کنید کاهنان مثلا می گویند حالا چیزی نشده جبران می کنیم. دوباره تلاش می کنیم . که می فرمایند خیر هفت سال وفور نعمت تمام شد. حالا چاره چیست؟ باید چه کنیم؟ هیچ محکوم به شکست هستید و شکست هم خوردند.

ما تا زمانیکه در این دنیا هستیم در دوره هفت ساله ی وفور نعمت هستیم ولی با رسیدن مرگ دنیای خشکسالی آغاز می شود. اگر الان صحیح ذخیره کنیم فردا توشه خواهیم داشت. تنها به زیادی عمل نیست. برعکس ممکن است زیادی عمل خودش باعث ایجاد غفلت بیشتر از نحوه ی ذخیره سازی ما بشود. باید بسیار دقیق و هوشیار بود.

چرا که این نوع غفلت مانند گل خوردن در دقیقه ی نود می باشد. و جای جبران باقی نمی گذارد

فردای قیامت تصور کنید یکنفر را می آورند به دادگاه الهی سوال می شود شما پنجاه سال در دنیا بودی چه عمل نیکی را برای ما آورده ای؟ فرد سرش را بالا گرفته و با افتخار می گوید من قاری قرآن بودم. من قرآن را با صوت زیبا تلاوت می کردم بشکلی که بسیاری با شنیدن صوت قرآن من گریه می کردند. ندا می رسد آنها که برای ما نبود. آنها برای این بود که بگویند زیبا می خواند، برای این بود که جلسه ی بعد جای بهتری دعوت کنند، پول بیشتری بدهند، معروف تر و مشهور تر بشوی. ما نگفتیم چه عمل خوبی داری،  گفتیم چه عمل خوبی برای ما داری. و ندا می رسد این بدون عمل را به سوی آتش دوزخ ببرید.

اهل علم، اهل انفاق، اهل کمک و خدمت به مردم، اهل روضه و جلسه و... همه دستشان خالی است مگر اینکه این اکسیر یعنی اخلاص در عمل در اعمالشان باشد. باید نشستن ما، برخاستن ما، قهر کردن ما، آشتی کردن ما، دشمنی کردن ما، دوستی ما، محبت کردن به همسر و فرزند ما، صبر کردن ما، تحمل مشکلات ما، سازش با مثلا اخلاق بد  همسرمان و... باید همه فقط و فقط برای رضای خدا باشد.

سوال : چرا جدا کردن سر از بدن عمرابن عبدود توسط مولا علی(ع)، انگشتر در نماز دادن مولا و ... باید اینقدر پر رنگ باشد؟ چرا باید از بین آن همه اهدایی های به جبهه یک قلک بچه دبستانی پر رنگ شود؟ چرا نامه یک بچه کوچک روستایی به رزمندگان اینقدر پر رنگ شود؟ بله جواب چیزی نیست جز اینکه این اعمال آن اکسیر اخلاص را داشت.

یک دهه روضه خوانی، سخنران، مداح، سیل جمعیت، خرج، شام و... تا اینکه تمام شده و همه می روند بعد با خبر می شویم مثلا فقط عمل یکنفر قبول شده آن هم کسی که کفش ها را جفت می کرد. چون مطمئن بود نه کسی می بیند. نه کسی بخاطر این کارش با او ارتقاء  می دهد. نه بخاطر این کار مشهور می شود و... فقط برای خدا بخاطر دوستی امام حسین یعنی بنده ی خالص خدا، به میهمانان آقا ابی عبدالله احترام گذاشته، لذا عمل کوچک او ارزش پیدا کرده و شده دستگیر دنیا و آخرتش. شاید هم دستگیر تمام آن سیل جمعیت

اهمیت اخلاص: اینکه در مذمت ریا چقدر صحبت شده است. اینکه پیش شرط قبولی تمام اعمال ما بوده و...دلیل بر اهمیت اخلاص است.

آثار اخلاص در عمل

داشتن این اکسیر آثار بسیار زیادی دارد مانند: خوشنودی خداوند منان و سرانجام خوب و با سعادت فرد.

تقرب به خدا و مورد لطف خدا قرار گرفتن

قبولی اعمال که شرح آن گذشت

رسیدن به بصیرت و حکمت: رسول گرامی اسلام فرموده اند که اگرکسی چهل روز برای خدا اعمالش را خالص کند خداوند چشمه های معرفت را به قلبش جاری می کند.

و آثار بسیار زیاد دیگر که البته با اجازه شما یکی را بیشتر توضیح می دهم.

رسیدن به آرامش:

مثلا خانمی میگه من یک عمر با اخلاق بد همسرم زندگی کردم اما او حالا ازدواج کرده، پدری میگوید یک عمر فرزندانم را بزرگ کردم حالا بلای جونم شده اند، رزمنده ای می گوید ما دست و پایمان قطع شد حالا مسئولین... بله وظیفه مسئولین محفوظ است وظیفه دفاع از حقوق خود و افراد تحت تکفل و برای ما و...هم همینطور اما پشیمان بودن، هرگز.

بسیاری از ناراحتی های ما از اینجا ناشی می شود که مثلا ما به فلانی سلام کردیم جواب نداد، دعوتش کردیم دعوتمان نکرد، کمکش کردیم نامردی کرد، احترام گذاشتیم           بی احترامی کرد و...

اگر ما اعمالمان فقط برای خدا باشد یعنی بدون چشم داشت به چیزی باشد، اگر محبت کردن ما و دشمنی کردن ما برای فقط خدا باشد دیگر از برخوردهای دیگران دچار نگرانی و استرس و.. نمی شویم چرا که می دانیم، ما برای آن خداوندی کار کرده ایم که اولا می بیند دوما عادل است یعنی هیچ کار خوب را نمی خواهد بدون پاداش بگذارد و سوما قادر است و می تواند پاداش بدهد.

اینکه دیگران در قبال خوبی کردن ما چه وظیفه ای دارند مقوله دیگری است. اما ما نباید بخاطر برخورد آنها دچار نگرانی و یا پشیمانی شویم.

خداوند توفیق خالص کردن اعمالمان را به ما عنایت بفرما       آمین یا رب العالمین

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۲۷
محمدسعید مسئله گو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی