تلنگر

داستانهای کوتاه و آموزنده

تلنگر

داستانهای کوتاه و آموزنده

تلنگر

بیاد برادر عزیزم شهید محمدمسعود مسئله گو، و همه ی بچه های هم رزمش؛ با تقدیم احترام، داستانهای کوتاه و آموزنده ای که تا کنون نوشته ام را هدیه می‌کنم. بیائیم شهدایمان را یاد کنیم با ذکر یک صلوات

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

مولای ما شیعیان علی (ع) می فرمایند: بالاخلاص یکون الخلاص

اخلاص یعنی: خالص کردن، پاکیزه کردن قصد و نیت و عمل  است از غیر خدا

اهمیت: این موضوع آنقدر اهمیت دارد که شرط قبولی اعمال به حساب می آید و در مقابل آن بحث ریا است که باعث بطلان تمام اعمال به ظاهر نیک خواهد بود.

داستان حضرت یوسف را با هم مرور کنیم. بعد از تعبیر خواب و مسلم شدن هفت سال خشکسالی بعد از هفت سال وفور نعمت همگی به فکر کاشت بیشتر گندم افتادند، همگی گندم ها را جمع آوری کردند، همگی ذخیره کردند و همگی از روند کار راضی بودند تا اینکه آغاز هفت سال فحطی فرا رسید. همگی به انبارها مراجعه کردند اما کاهنان معبد با تعجب دیدند تمام گندم ها خراب شده است. وقتی علت را پیگیری کردند فهمیدند که باید زمان ذخیره کردن گندم ها چه نکاتی را رعایت می کردند که نکرده اند. و بی توشه ماندند. اگر میخواستند جبران اشتباه را هم  بکنند نمی توانستند چون هفت سال وفور نعمت پایان یافته بود. و لذا محکوم به شکست بودند. و شکست خوردند.

چنانچه ما زحمت کشیده، به نظر خودمان کارهای نیک فراوان انجام داده، آنها را ذخیره کرده تا زمان مرگ (آغاز قحطی) ولی زمانیکه قرار است به اعمالمان رسیدگی شود ببینیم اعمالمان را آنگونه که باید ذخیره می کردیم ذخیره نکرده ایم چه چاره ای را می توانیم جستجو کنیم. تصور کنید اگر فلان قاری قرآن را می پرسند چه عملی را برای ما آورده ای می گوید من قرآن با صدای خوش می خواندم. خطاب می رسد آنرا که برای ما نمی خواندی برای ما چه آورده ای و او را روانه ی دوزخ کنند. فلان هیئتی که پول فراوانی را هزینه کرده بوده است. فلان سخنران و مداح، فلان مسئول خیریه، کسی که دائم روضه خوانی داشته، کسی که دائم انفاق میکرده  و... چه جوابی خواهیم داشت. تازه باید بدانیم که اینها اعمال خوب ما هستند و حسابشان از اعمال بد ما به حساب جداست.

این نوع غافلگیر شدن مانند گل خوردن در دقیقه ی 90 می باشد. جای جبران کردن ندارد و باید از الآن به فکر بود.

علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه در بیانی با این مضمون می فرمایند: از اکسیری صحبت شده که اگر به مس بزنند او را طلا می کند. می فرمایند من نمی دانم چنین چیزی هست یا خیر ولی من اکسیری را می شناسم که اگر به اعمال کوچکمان او را بزنیم عملمان بزرگ می شود اگر به عمل کم رنگ مان بزنیم پر رنگ می شود تا جائیکه همان عمل کوچک دستگیر دنیا و آخرتمان شود. بعد می فرمایند آن اکسیر چیزی نیست جزء اخلاص.

مثلا می شنویم یک مجلس بزرگی برگزار شده است. سیل جمعیت آمده اند. فلان سخنران، فلان مداح، پذیرایی جمعیت و صرف شام تا اینکه همه می روند بعد می بینیم خداوند فقط عمل کسی که جای درب ورودی کفش ها را جفت می کرده است پذیرفته و بس. همان عمل دستگیر او شده و آخرتش را بیمه کرده است.

زمان جنگ تحمیلی در کنار اهدایی های مردم به صورت کاروانهای بزرگ شاهد بودیم که  قلک یک بچه یا نامه ی فلان دانش آموز مدرسه ابتدایی به رزمندگان الگو قرار می گرفت.

باید محبت کردن ما، دشمنی کردن ما، خدمت کردن ما، عبادت کردن ما، تحمل کردن ما و صبر ما و همه و همه ی اعمال ما اکسیر اخلاص را داشته باشد تا به حساب آید والا در زمان قحطی چیزی به همراه نخواهیم داشت.

آثار اخلاص

 اخلاص آثار بسیار زیادی دارد از جمله خوشنودی خداوند و قبولی اعمال و داشتن سرانجام خوب که کم و بیش به آنها اشاره شد. از دیگر آثار اخلاص بصیرت و حکمت است. از رسول گرامی اسلام (ص) نقل شده است که می فرمایند: مَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ أَرْبَعِینَ یَوْماً فَجَّرَ اللَّهُ یَنَابِیعَ الْحِکْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَی لِسَانِهِ. [بحار الأنوار، ج67، ص249 - عدةالداعی، ص‏232 و ...]. یعنی: اگر کسی چهل روز خالص برای خدا باشد، خداوند حکمت را از قلبش بر زبانش جاری می‌کند.

  • رسیدن به آرامش: ما می دانیم بسیاری از استرس ها و نگرانی های ما در رابطه با نحوه ی برخورد دیگران با ما است مثلا: دعوتش کردم ولی دعوت نکرد. جلوی پایش بلند شدم ولی بلند نشد. خدمت کردم ولی بی مهری کرد و...اگر ما اعمالمان یعنی سلام کردنمان، دعوت کردنمان، خدمت کردنمان و... همه برای خدا باشد دیگر جای نگرانی نیست. چرا که خداوند اولا میداند و می بیند در ثانی عادل هست و پاداش می دهد و می تواند هم پاداش بدهد. اینکه وظیفه ی انسان ها جواب سلام دادن، جواب خدمت را با خدمت دادن و...امری بدیهی است اما اینکه ما استرس داشته بخاطر اینکه دیگران وظیفه خودشان را انجام نداده اند خیر.

راه رسیدن به اخلاص

  • تقویت توحید و خداشناسی و رسیدن به این باور که موثر واقعی فقط خداست: می دانیم ریشه ریا غالبا یا طمع است در دنیا و مال دیگران، یا ترس از دست دادن و یا ترس از مورد سرزنش واقع شدن و...است.با توکل به خدای قادر توانا و توجه به عجز و ناتوانی خودمان و تمام انسان ها زمینه ریا از بین می رود.
  • تلاوت قرآن کریم: بویژه آیات مربوط به توحید و توجه و تفکر در معانی آن
  • استعاذه: یعنی پناه بردن به خدا از شیطان و ریا و... و کمک خواستن از خداوند برای مبارزه با هوای نفس
  • کم کردن آرزوها: داشتن آرزوهای بلند و دست نیافتنی باعث می شود انسان تا آخر عمر دنبال تحصیل آن بوده و از دیگر چیزها باز بماند
  • اخفای عمل در حد ممکن: باعث دور ماندن از نیت های غیر خدایی شده و رسیدن به اخلاص را آسانتر می کند

توجه دائمی به الگوهایی مانند معصومین و اشخاص برجسته و خاص: جنگیدن مولا علی (ع) با عمربن عبدود و دادن انگشتر از جمله نمونه های اخلاص واقعی است. زمانیکه در هواپیما از امام خمینی سوال می شود چه حسی دارید می بینیم بیانی دارند با این مضمون که حس خاصی ندارم. چون برایشان فرقی ندارد که همه درود بر خمینی بگویند یا مرگ بر خمینی.

ادامه

غالبا اینگونه تحقق نمی یابد  که مثلا از امروز ما نیت کنیم تمام کارهایمان را برای خدا انجام داده و موفق شویم. خیر باید این عادت مشکل اما بسیار بسیار ضروری و خوب را کم کم در خودمان ایجاد کنیم. به عنوان مثال ابتدا یک صدقه برای خدا در خفا، بعد نماز شب برای خدا در خفا، بعد خدمت و... تا جائیکه تمام اعمال و رفتارمان برای خدا خالص شود.

خداوند توفیق خالص کردن نیات و اعمالمان را برای خوش به ما عنایت بفرماید. انشالله.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۴ ، ۱۱:۱۹
محمدسعید مسئله گو

قال الله تبارک و تعالی:

فبعزتک لاغوینهم اجمعین الا عبادک منهم المخلصین.

موضوع: شناخت حربه های شیطان

بدیهی است انسان زمانی در امان بوده و موفق است که اولا دشمنش را کاملا بشناسد و در ثانی برای مقابله ی با او تصمیم گرفته و خودش را تجهیز، و عمل  کند.

چنانچه ما ندانیم که دشمن مان یک سرباز جنگجو است یا یک میکروب آلوده به ویروس بیماری نمی توانیم  برای مقابله خودمان را آماده کنیم.

قرآن کریم می فرماید: شیطان دشمن قسم خورده ی ماست. ما برای مقابله ی با او باید از قدرت، تجهیزات و حربه های او با اطلاع باشیم. سپس تصمیم جدی گرفته و مقابله کنیم.

با نگاه اجمالی به اطرافمان متوجه می شویم که چقدر بزرگان زیادی عاقبت به خیر نشده اند. دائم می گوئیم فلان مسئول، فرزند فلان آیت الله، فلان مداح معروف، مدرس حوزه علمیه، رزمنده زمان جنگ، جانباز آنچنانی و...چرا اینگونه شدند. چرا منحرف شدند. چرا عاقبت بخیر نشدند. دائم می گوئیم و گلایه می کنیم. اما آن درس اصلی را نمی گیریم که دشمن ما یعنی شیطان بسیار بسیار قدرت مند است   و مبارزه ی با او اراده آهنین می خواهد.

اما روش شیطان:

شیطان برای رسیدن به اهدافش روش های زیادی دارد که مهمترین آنها عبارتند از:

1- تطمیع کردن: آنچه که حضرت آدم را از بهشت بیرون کرد همین تطمیع کردن بود. اگر عمرسعد، عمرسعد شد بخاطر طمع حکومت شهر ری بود گر چه آقا ابی عبدالله الحسین (ع) فرمودند تو از گندم شهر ری نخواهی خورد. طمع داشتن زندگی تجملاتی، خانه بهتر، ماشین بهتر، مسئولیت بالاتر و...یکی از حربه های مهم شیطان به حساب می آید. و باعث می شود به گناه هایی مانند حرام خواری، دروغ و...متوسل شویم.

2- تزئین کردن: شیطان با مخفی کردن چهره واقعی زشت گناه و برعکس جلوه دادن و زیبا نشان دادن و تزئین گناه شوق گناه را در دل ما تقویت می کند. اگر زمان غیبت تصور کنیم که در حال خوردن گوشت برادر مرده خودمان هستیم. اگر زمان گناه خودمان را در میان آتش های زبانه کشیده دوزخ تصور کنیم، هرگز میلی به گناه نخواهیم داشت. اما شیطان یک نگاه به نامحرم، یک ماشین جدید، یک منزل بزرگ را چنان جلوه می دهد که انسان با فراموشی از باطن گناه و عواقب آن به گناه روی می آورد.

3- تدریج: یعنی اول گوش کردن و خندیدن به یک لطیفه ای که در مقابل باور های دینی ما می باشد. بعد بی غیرتی دینی. بعد از بین رفتن قبح گناه م بی تفاوتی به امر به معروف و نهی از منکر و بعد شرکت در گناه.

یعنی اول سیگار بعد تریاک بعد فروش زندگی بعد فروش دین و...

یعنی اول سوء ظن بعد وارسی کردن فرد بعد غیبت فرد و بعد تهمت زدن به فرد

شیطان برای اینکه ما را به گناه بکشاند در اولین قدم ما را به کار نیکی وادار می کند که به واسطه ی آن کار نیک از کار خوب بهتری محروم شویم. مثل اینکه به ما 1000 تومانی می دهد تا ما دنبال 100000 تومانی نرویم و این را یک موفقیت برای خودش می داند. سپس ما را به کار مباح وادار می کند تا از کار خیر محروم شویم. مثلا می گوید خواب ماه مبارک رمضان خوب است پس بخوابید ولی نمی گوید خواندن یک آیه قرآن چقدر فضیلت دارد. بعد از آن ما را به مکروهات و گناهان صغیره سرگرم می کند و ما با افتخار می گوئیم خدا کند تمام گناهان ما اینجوری باشد. سپس گناهان کبیره و با تکرار آن عادت به گناهان کبیره را شاهد خواهیم بود. یعنی خودمان عامل شیطان می شویم. شیطان در این حالت ابروی فرد را می برد و سپس می گوید اگر می خواهی آبرویت حفظ شود این کار و این کار را بکن و در نهایت فرد خطا کار را غرق در گناه می کند، تا آنجا که  در حالیکه ذره ای ایمان باقی نمانده از دنیا برود.

4 - تسویف: یعنی به تاخیر انداختن کار واجب، به تاخیر انداختن کار خیر. نماز قضا داریم می گوئیم باشد از اول محرم، وقتی نمی توانیم می گوئیم باشد از اول ماه مبارک رمضان، می گوئیم باشد از اول فروردین و... و تا چشم به هم می زنیم می بینیم چهل سال، پنجاه سال گذشت و هنوز روز جبران فرا نرسیده است. می خواهیم وصیت نامه بنویسیم، می خواهیم حلال بودی به طلبیم، می خواهیم روزه های قضای مان را بجا بیاوریم و...ولی دریغ از یک تصمیم واقعی وعمل. و غافلانه می گوئیم هنوز که جوان است و...بدیهی است که این یکی از حربه های مسلم و خطرناک شیطان است.

5 - وعده های دروغ و آرزوهای بلند: آرزوهای بلند و دست نیافتنی مانند یک باتلاقی است که انسان هر مقدار که بیشتر در آن دست و پا می زند بیشتر فرو می رود تا جایی که در آن هلاک شود. آرزوی دست نیافتنی باعث می شود انسان تمام هدفش برای تمام عمر فقط بدست آوردن آن باشد و چون به آن نمی رسد تلاشش ادامه خواهد داشت تا زمان مرگ و این باعث می شود از اهداف دیگر مانند جلب رضایت خداوند محروم شده و بی دین از دنیا برود.

6- بیم ترس: ترس از آینده، مثل اینکه پناه بر خدا، خدای امروز او فردا ممکن است نباشد. ترس از آبرو، ترس از ازدست دادن موقعیت، ترس از خطرات جانی و...می تواند باعث ترک یک واجب و یا عمل به یک حرام را باعث شود.

راه های درمان و مقابله با روش های شیطان:

1 – تقویت ایمان واقعی و دشمن شناسی در سایه آن و کمک خواستن از خداوند و پناه بردن به او

2 – دیدن چهره واقعی و زشت گناه، دیدن آثار شوم آن، دیدن مجازات سخت آن. تصور کنید زمانی که وارد حمام می شویم، چنانچه بدون اراده قبلی ما برای یک لحظه آب داغ دوش روی ما  می ریزد چه حسی داریم و با چه عجله ای می خواهیم موقعیت و شرایط را تغییر دهیم. حال تصور کنید مجبوریم زیر آب داغ باقی بمانیم. ضمن اینکه آن آبی است که با آتش دنیا (نار بارد) داغ شده و کلا قابل مقایسه با آتش خشم خدا نیست.

3 – پیشگیری از گناه: یعنی از همان اولین قدم مچ شیطان را باید محکم گرفت. پرهیز از فکر گناه، پرهیز از در معرض گناه قرار دادن خود، پرهیز از مکروهات و عمل به مستحبات

4 – جبران: توبه کردن به عنوان عمل به یک واجب فوری و عینی و جبران کاستی ها در اولین فرصت به عنوان یک وظیفه شرعی

5 - تقویت توکل و اعتماد به خداوند و نترسیدن از غیر خدا

انشالله خداوند توفیق شناخت روش های شیطان و توفیق مبارزه با شیطان و عاقبت بخیری را قسمت همه ی ما بگرداند به برکت صلواه بر محمد و آل محمد.

اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۴ ، ۲۱:۴۰
محمدسعید مسئله گو