تلنگر

داستانهای کوتاه و آموزنده

تلنگر

داستانهای کوتاه و آموزنده

تلنگر

بیاد برادر عزیزم شهید محمدمسعود مسئله گو، و همه ی بچه های هم رزمش؛ با تقدیم احترام، داستانهای کوتاه و آموزنده ای که تا کنون نوشته ام را هدیه می‌کنم. بیائیم شهدایمان را یاد کنیم با ذکر یک صلوات

طبقه بندی موضوعی

۱۵ مطلب با موضوع «شعر» ثبت شده است

این مرغ روح   از قفس تن    پریدنی است
آمد هر آن کسی به جهان باز رفتنی ست

دارد پیام      مرگ عزیزان     برای تو
با سنگ مرگ شیشه ی عمرت شکستنی است

بیدار شو ز خواب جهالت به زندگی
جسمت به گور تا ابدالدهر خفتنی است

پیک اجل تو را بزند بانک الرحیل
با تیغ مرگ رشته ی عمرت گسستنی است

باید که توبه کرد "سماوی: ز هر بدی
با آب توبه نامه ی اعمال شستنی است
 
کل نفس ذائقه الموت
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۴ ، ۰۹:۲۷
محمدسعید مسئله گو

از عدم دلدارم آمد در وجود
آسمانی ها به پایش در سجود

باز مرغ آرزویم پر گرفت
مرغ هستی جلوه دیگر گرفت

شام هجران محمد شد تمام
آمد امشب دختر خیر الانام

ای خدیجه دسته گل آورده ای
مادر ختم رسل آورده ای

ای خدیجه بر قدومت گل فشان
لب گشا و سوره کوثر بخوان

کن زیارت قبله حاجات را
کن تماشا مادر سادات را

شام غم رفت و سحر آغاز شد
یا کتاب عشق مولا باز شد

ماه رویان دو عالم بنده اش
می برد دل از پدر با خنده اش

آمده امشب علی را هم نفس
آمده بر عالمی فریاد رس

داریم
رسول خدا فرمود فاطمه بضعه منی فاطمه پاره ی تن من است


من اذاها اذانی  
هر کی اونو اذیت کنه منو اذیت کرده

و من اذانی اذان الله
و هر کسی منو اذیت کنه خدا رو اذیت کرده
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۴ ، ۰۹:۰۴
محمدسعید مسئله گو

میشه که یه روز آقام رو ببینم                کنار اون گل زهرا(س) بشینم

تا یه روز منو به صحرا ببره                     کنار تربت زهرا(س) ببره

آخرش غصه ی ما به سر بیاد                 یه روزی آقامون از سفر بیاد

میشه که  حاجتمو من بگیرم                به روی زانو ی آقام بمیرم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۳۰
محمدسعید مسئله گو